معنی گریز ماندن گریز ماندن فرصت فرار نماندن: وقت ضرورت چو نماند گریز دست بگیرد سر شمشیر تیز. (گلستان)فرصت فرار نماندن: وقت ضرورت چو نماند گریز دست بگیرد سر شمشیر تیز. (گلستان) فرهنگ لغت هوشیار