جدول جو
جدول جو
Ads

معنی گرو

گرو
گروگان، رهن، مرهون، چیزی که نزد کسی بگذارند و در حدود ارزش آن پول قرض کنند گرو یا گروگان گویند اعتصاب
فرهنگ لغت هوشیار