معنی گرمی نمودن گرمی نمودن مهربانی کردن مهر ورزیدن: چو آمد برش تنگ برخاست زود فراوان بپرسید و گرمی نمودمهربانی کردن مهر ورزیدن: چو آمد برش تنگ برخاست زود فراوان بپرسید و گرمی نمود فرهنگ لغت هوشیار