جدول جو
جدول جو

معنی گرفتار گشتن

گرفتار گشتن
مبتلی شدن دچار شدن، در بند شدن مقید گشتن، اسیر شدن برده گشتن: و هیچکس از آن عرب خلاص نیافتند الا همه یا کشته یا گرفتار شدند، صید شدن شکارشدن، عاشق شدن دلباخته گردیدن: نگهبانان بترسیدند ازآن کار کزان صورت شود شیرین گرفتار. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار