معنی گردن برفراشتن گردن برفراشتن عاصی شدن طغیان کردن، برابری کردن (در ارتفاع) مقابله کردن: قزل ارسلان قصه ای سخت داشت که گردن بالوند بر میفراشت. (بوستان)عاصی شدن طغیان کردن، برابری کردن (در ارتفاع) مقابله کردن: قزل ارسلان قصه ای سخت داشت که گردن بالوند بر میفراشت. (بوستان) فرهنگ لغت هوشیار