معنی گردن افکندن گردن افکندن گردن زدن، مطیع بودن فرمانبردار بودن: که ما شاه را چاکر و بنده ایم همان باژ را گردن افکنده ایمگردن زدن، مطیع بودن فرمانبردار بودن: که ما شاه را چاکر و بنده ایم همان باژ را گردن افکنده ایم فرهنگ لغت هوشیار