جدول جو
جدول جو
Ads

معنی گرد آمده

گرد آمده
جمع شده فراهم آمده: چو پردخته شد زان دگر ساز کرد در گنج گرد آمده باز کرد، آرمیده جماع کرده، قران (کواکب) شده
فرهنگ لغت هوشیار