معنی گرد گرد دور و حوالی و اطراف، گرد و فراهم و دور چیزی خاک نرم که به هوا برود دور و حوالی و اطراف، گرد و فراهم و دور چیزی خاک نرم که به هوا برود فرهنگ لغت هوشیار