سنگینی ثقل: دید چیزی بگران سنگی چون با هوی کرد... (سوزنی)، وقار تمکین مقابل سبکساری: و اگر از گران سنگی و آهستگی نکوهیده گردی دوست تر دارم که از سبکساری و شتابزدگی ستوده گردی، شکوه سرفرازی، قناعت خرسندی، گرانقیمتی پر بهایی: تنگدل شدن جهان از ان تنگی یافت نان عزت گران سنگی. (نظامی) سنگینی ثقل: دید چیزی بگران سنگی چون با هوی کرد... (سوزنی)، وقار تمکین مقابل سبکساری: و اگر از گران سنگی و آهستگی نکوهیده گردی دوست تر دارم که از سبکساری و شتابزدگی ستوده گردی، شکوه سرفرازی، قناعت خرسندی، گرانقیمتی پر بهایی: تنگدل شدن جهان از ان تنگی یافت نان عزت گران سنگی. (نظامی)