جدول جو
جدول جو
Ads

معنی گذر آوردن

گذر آوردن
گذشتن عبور کردن: یا فلک آنجا گذر آورده بود سبزه به بیجاده گرو کرده بود. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار