معنی گذار یافتن گذار یافتن محل عبور یافتن معبر یافتن، یا گذار یافتن از. سرپیچی کردن تجاوز کردن: بدو گفت قیصر که ای شهریار، زفرمان یزدان که یابد گذار کمحل عبور یافتن معبر یافتن، یا گذار یافتن از. سرپیچی کردن تجاوز کردن: بدو گفت قیصر که ای شهریار، زفرمان یزدان که یابد گذار ک فرهنگ لغت هوشیار