معنی گدازیده گدازیده گداخته ذوب شده: بگفت این و شد بر رخش اشک و درد چو سیم گدازیده برزر زردگداخته ذوب شده: بگفت این و شد بر رخش اشک و درد چو سیم گدازیده برزر زرد فرهنگ لغت هوشیار