معنی گازرگه تصویر گازرگه گازرگه گازرگاه: بگازر گهی کاندرو بود سنگ سر جوی را کارگر کرده تنگگازرگاه: بگازر گهی کاندرو بود سنگ سر جوی را کارگر کرده تنگ فرهنگ لغت هوشیار