جدول جو
جدول جو

معنی کند زبان

کند زبان
کسی که زبانش بهنگام سخن گفتن کند باشد الکن
تصویری از کند زبان
تصویر کند زبان
فرهنگ لغت هوشیار

واژه‌های مرتبط با کند زبان

کندزبان

کندزبان
کسی که زبانش به هنگام سخن گفتن کند باشد. الکن. (فرهنگ فارسی معین) :
کسی که ژاژ دراید به درگهی نشود
که چرب گویان آنجا شوند کندزبان.
فرخی (دیوان ص 329)
لغت نامه دهخدا

گنده زبان

گنده زبان
کسی که بی سبب به دیگران ناسزا بگوید و دشنام بدهد، بدزبان
گنده زبان
فرهنگ فارسی عمید

گنده زبان

گنده زبان
کسی که بد مردمان بسیار گوید بد زبان: هر چه بخواهد بده که گنده زبانست دیور میده نه کنده راند و نه رش. (منجیک)
فرهنگ لغت هوشیار

گنده زبان

گنده زبان
آنکه بسیار بدِ مردمان گوید. بدزبان:
هرچه بخواهد بده که گنده زبان است
دیو رمیده نه کنده داند و نه رش.
منجیک
لغت نامه دهخدا