اظهار عجز و فروتنی کردن، یا کلاه کسی را. کلاه (یا تاج) بر سر کسی گذاشتن، مفتخر کردن (ایهام بدو معنی) : (شاه دیدش چو پیر کار آگاه بولی عهدیش نهاد کلاه)، (امیر خسرو)اظهار عجز و فروتنی کردن، یا کلاه کسی را. کلاه (یا تاج) بر سر کسی گذاشتن، مفتخر کردن (ایهام بدو معنی) : (شاه دیدش چو پیر کار آگاه بولی عهدیش نهاد کلاه)، (امیر خسرو)