معنی کلاه شکستن
- کلاه شکستن
- کج گذاشتن کلاه بر سر کج کردن گوشه کلاه، یک گوشه سر کلاه را تو کردن (چه کلاه قدیم بلند بود و مقواهم نداشت و بعضی برای مشتی گری یا نمودن سلیقه یک گوشه سر آن یا تمام سر را تو میکردند)، نخوت نمودن تکبر ورزیدن: (حسن چون آرد بجنگ دل سپاه خویش را بشکند بهر شگون اول کلاه خویش را)، (صائب)
