معنی کلالی کلالی منسوب به کلال، کوزه گر کاسه گر فخار: (با سنگ و تیغ دست کلالی چو یار شد خونریز تر چو استره آبدار شد)، (سیفی بدیعی) تصویر کلالی فرهنگ لغت هوشیار