معنی کشفتن کشفتن شکافتن، گشودن، پراکنده کردن پریشان ساختن، پژ مرده کردن، معدوم کردن شکافتن، گشودن، پراکنده کردن پریشان ساختن، پژ مرده کردن، معدوم کردن فرهنگ لغت هوشیار