معنی کرخ شده کرخ شده سست و بیحس گشته خدر: (اعصاب کرخ شده وی در جستجو تاز یانه است، {بخواب رفته (عضو بدن و غیره) تصویر کرخ شده فرهنگ لغت هوشیار