معنی کرچ کرچ گوی گریبان، پارچه ای که از گریبان بیرون آورند قواره، قطعه ای بریده از خربزه و هندوانه برین قاش تراشه، تکه قطعه. حالت مرغی که آماده خوابیدن روی تخم است فرهنگ لغت هوشیار