جدول جو
جدول جو

معنی کاوش کردن

کاوش کردن
تفحص کردن تجسس کردن، کندن حفاری کردن: (عشق بهر سینه که کاوش کند خون دل از دیده تراوش کند) (غزالی)
تصویری از کاوش کردن
تصویر کاوش کردن
فرهنگ لغت هوشیار