جدول جو
جدول جو

معنی کافور دادن

کافور دادن
کاپور دادن، از مردی انداختن ناکنا کردن اعطای کافور بکسی، خورانیدن کافور، ضعیف کرده غریزه جنسی: (ز مغز دشمن کافور داده گردون را که روز صلح نگردد بفتنه آبستن) (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار