معنی کافور خورده - فرهنگ لغت هوشیار
معنی کافور خورده
- کافور خورده
- کاپور خورده گواژ ناکنا خشک کون آنکه کافور خورده، آنکه قوه رجولیتش زایل شده، از خود بیخود شده: (بمشک آسایش کافور کرده ز کافورش جهان کافور خورده) (نظامی) کاپور خورده گواژ ناکنا خشک کون آنکه کافور خورده، آنکه قوه رجولیتش زایل شده، از خود بیخود شده: (بمشک آسایش کافور کرده ز کافورش جهان کافور خورده) (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار