جدول جو
جدول جو

معنی کاربردن

کاربردن
ترتیب دادن امور: (مردی بود نام او سوفرای... فیروز را بروی ایمنی بود و او را از سیستان طلب کرد بر همه مملکت خویش کدخدای کرد و گنج - خانه و عیال و سپاه که آنجا بماند همه بوی سپرد تا کار همی برد) (تاریخ بلعمی)، بکار زدن استعمال کردن
تصویری از کاربردن
تصویر کاربردن
فرهنگ لغت هوشیار