جدول جو
جدول جو

معنی کار گذاردن

کار گذاردن
باسانی و جلدی نیکی کارها را انجام دادن کار بری کردن، توضیح با} کار گزاران {اشتباه نشود، کار گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار