جدول جو
جدول جو

معنی کار کرد

کار کرد
کار کردن، عمل، (چه گویم از ین گنبد تیز گرد که یک دم نیا ساید از کار کرد)، کار انجام داده عمل
فرهنگ لغت هوشیار