فرمانروا کردن، کار فرمانروا کردن، پهلوان شناختن، نگهبان کردن محافظ و مراقب ساختن: گرگ را بر میش کردن قهرمان باشد ز جهل گربه را بر پیه کردن پاسبان باشد خطا فرمانروا کردن، کار فرمانروا کردن، پهلوان شناختن، نگهبان کردن محافظ و مراقب ساختن: گرگ را بر میش کردن قهرمان باشد ز جهل گربه را بر پیه کردن پاسبان باشد خطا