معنی قور قور یک چشم شدن، یک چشمی هم آوای قبر ریسمان پنبه ای خایه، زگیل ترکی زینه ساز و برگ مهمات جنگی ساز و برگ جنگی جبه سلاح فرهنگ لغت هوشیار