معنی قنجل - فرهنگ لغت هوشیار
واژههای مرتبط با قنجل
قنجل
- قنجل
- بنده و مملوک. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). رجوع به قنحل شود
لغت نامه دهخدا
انجل
- انجل
- گل ختمی، گیاهی از تیرۀ پنیرکیان با ساقۀ ضخیم، برگ های پهن و گُل های درشت صورتی یا مایل به ارغوانی، انجل، گل خطمی
فرهنگ فارسی عمید