معنی قشف قشف چرکی پوست، زبری پوست، تنگی زیست چرک ناشسته تن: مرد چرکی پوست، زبری پوست، تنگی زیست چرک ناشسته تن: مرد تصویر قشف فرهنگ لغت هوشیار