جدول جو
جدول جو

معنی قرار داشتن

قرار داشتن
جای داشتن خستیدن پای فشردن جای داشتن، ثابت شدن، ثبات ورزیدن، مقرر شدن معین گشتن
فرهنگ لغت هوشیار