جدول جو
جدول جو
Ads

معنی فرو هلیدن

فرو هلیدن
پایین گذاشتن بر زمین نهادن، آویزان کردن، پایین افتادن، سست گشتن، آویزان شدن
فرهنگ لغت هوشیار