معنی فرزان
- فرزان
- پارسی تازی گشته فرزین در شترنگ فرز عاقل حکیم: هر کجا تیزفهمی و فرزانی است بنده کند فهم و نادانی است. توضیح در فرهنگها باین کلمه معنی حکمت و علم و دانش داده اند در لغت فرس چاپ اقبال این بیت بهرامی سرخسی بشاهد آمده: مخالفان تو بی فره اند و بی فرهنگ معادیان تو نافرخند و نافرزان. نافرزان در ردیف نافرخ و فرخ صفت است و اصولا نا بر سر صفت آید: نامرد نامومن. در صورت صحت ضبط نافرزان به معنی غیر حکیم و غیر عاقل است. همین بیت در صالح الفرس و انجمن آرا آنند راج چنین آمده: مخالفان تو بی فره اند و بی فرهنگ موافقان تو با فرخ اند و با فرزان. تصور می رود که برای اثبات معنی عقل و حکمت در مصراع دوم تصرف کرده اند. شاهدی از حدیقه آمده موید مدعاست. مهره ایست از مهره های شطرنج که به منزله وزیر است، جمع فرازینپارسی تازی گشته فرزین در شترنگ فرز عاقل حکیم: هر کجا تیزفهمی و فرزانی است بنده کند فهم و نادانی است. توضیح در فرهنگها باین کلمه معنی حکمت و علم و دانش داده اند در لغت فرس چاپ اقبال این بیت بهرامی سرخسی بشاهد آمده: مخالفان تو بی فره اند و بی فرهنگ معادیان تو نافرخند و نافرزان. نافرزان در ردیف نافرخ و فرخ صفت است و اصولا نا بر سر صفت آید: نامرد نامومن. در صورت صحت ضبط نافرزان به معنی غیر حکیم و غیر عاقل است. همین بیت در صالح الفرس و انجمن آرا آنند راج چنین آمده: مخالفان تو بی فره اند و بی فرهنگ موافقان تو با فرخ اند و با فرزان. تصور می رود که برای اثبات معنی عقل و حکمت در مصراع دوم تصرف کرده اند. شاهدی از حدیقه آمده موید مدعاست. مهره ایست از مهره های شطرنج که به منزله وزیر است، جمع فرازین
فرهنگ لغت هوشیار