جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با غیرتناک

غیرت ناک

غیرت ناک
آنکه غیرت دارد: رجل شنذیره، مرد غیرت ناک. (منتهی الارب). رجوع به غیرت شود
لغت نامه دهخدا

غیمناک

غیمناک
باغیم. دارای ابر و میغ. ابرناک. رجوع به غیم شود
لغت نامه دهخدا

شیرناک

شیرناک
جایی که درآن شیر (اسد) فراوان باشد، (ناظم الاطباء) : ارض مأسده، زمین شیرناک، (صراح اللغه)، زمینی که شیر بیشه در آن فراوان باشد، مأسده، (یادداشت مؤلف) : کوهها و قلعه ها و بناهای بلند و کوشکهای ملوک و بیابانها و سنگریزه ها و زمینهای شیرناک، (التفهیم)
پر از شیر و شیردار، (ناظم الاطباء)، مملو از لبن، پرشیر: گاوی شیرناک، اشتری شیرناک، ستور شیرناک، (یادداشت مؤلف)، خبر، نعوس، ماده شتر شیرناک، (منتهی الارب)، لبن، شیرناک شدن میش، (یادداشت مؤلف)، لهوم، ناقۀ شیرناک، (صحاح اللغه)
لغت نامه دهخدا