معنی غژغژان غژغژان خیزنده، در حال خزیدن در حال سریدن بانشیمن: غژغژان آمد بسوی طفل طفل وارهید از افتادن سوی سفل. (مثنوی) خیزنده، در حال خزیدن در حال سریدن بانشیمن: غژغژان آمد بسوی طفل طفل وارهید از افتادن سوی سفل. (مثنوی) فرهنگ لغت هوشیار