جدول جو
جدول جو
Ads

معنی علاج پذیر

علاج پذیر
درمان پذیر، چاره پذیر قابل مداوا درمان پذیر مقابل علاج ناپذیر، چاره پذیر. چاره پذیر، قابل مداوا
فرهنگ لغت هوشیار