معنی عضرط عضرط کرد و خورد کردی خوردی مزدوری که برابر خوراک کار کند پیرو بندم، فرومایهکرد و خورد کردی خوردی مزدوری که برابر خوراک کار کند پیرو بندم، فرومایه فرهنگ لغت هوشیار