معنی عض عض گندم پاک شده، جو، سپست (یونجه) تند خویی، ژکور (بخیل)، نیرو مند، زیرک، هماورد (حریف)گندم پاک شده، جو، سپست (یونجه) تند خویی، ژکور (بخیل)، نیرو مند، زیرک، هماورد (حریف) فرهنگ لغت هوشیار