معنی عامل عامل کارکن، صنعتگر، کسی که با دست کار کند، بمعنی والی و حاکم هم گفته شدهکارکن، صنعتگر، کسی که با دست کار کند، بمعنی والی و حاکم هم گفته شده فرهنگ لغت هوشیار