معنی عاکف
- عاکف
- ماند گار، مزگت نشین مقیم شونده معتکف، کسی که در مسجد یا جای دیگر برای عبادت مقام گزیند گوشه گیرنده برای طاعت و عبادت جمع عاکفون عکف عکوف. یا عاکف ملا علی. فرشته. مقیم شونده معتکف، کسی که در مسجد یا جای دیگر برای عبادت مقام گزیند گوشه گیرنده برای طاعت و عبادت جمع عاکفون عکف عکوف. یا عاکف ملا علی. فرشتهماند گار، مزگت نشین مقیم شونده معتکف، کسی که در مسجد یا جای دیگر برای عبادت مقام گزیند گوشه گیرنده برای طاعت و عبادت جمع عاکفون عکف عکوف. یا عاکف ملا علی. فرشته. مقیم شونده معتکف، کسی که در مسجد یا جای دیگر برای عبادت مقام گزیند گوشه گیرنده برای طاعت و عبادت جمع عاکفون عکف عکوف. یا عاکف ملا علی. فرشته
فرهنگ لغت هوشیار