معنی شفاشف
- شفاشف
- سختی تشنگی
واژههای مرتبط با شفاشف
شفاشف
- شفاشف
- حدت تشنگی. (ناظم الاطباء) (آنندراج)
شفشف
- شفشف
- پارسی تازی گشته شفشف گونه ای ماهی
شفاف
- شفاف
- آنچه از نفوذ شعاع مانع نشود، مانند شیشه، جسمی که حاجب دیدار ماورا خود نباشد چون هوا
شفشف
- شفشف
- شاخۀ درخت که کج و خمیده باشد، ریشۀ درخت
شفاف
- شفاف
- هرچیز لطیف و نازک که از پشت آن چیزهای دیگر دیده شود
شفاف
- شفاف
- ویژگی هر چیز لطیف و نازک که از پشت آن اشیای دیگر نمایان باشد مانند بلور و شیشه
شفاف
- شفاف
- Clear, Translucent, Transparent, Lucid
شفاف
- شفاف
- ясный , полупрозрачный , прозрачный
شفاف
- شفاف
- klar, durchscheinend, transparent
