جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شبه گون

شبه گون

شبه گون
به رنگ شبه، سیاه و تیره. تار. تاریک:
خدنگهای شهاب اندر آن شب شبه گون
روان چون نور خرددر روان آهرمن.
(لغتنامۀ اوبهی).
چون شب شبه گون ردای سیمگون از کتف بنهاد... پادشاه با یکی از خواص خویش منکروار از کوشک بیرون آمد. (سندبادنامه ص 260).
شبه گون قطره ای که از قلمش
بچکد، دانه ای است در خوشاب.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

گربه گون

گربه گون
گربه مانند، کنایه از حیله گر، فریب کار، کنایه از چاپلوس
گربه گون
فرهنگ فارسی عمید

گربه گون

گربه گون
فریبنده دغاباز محیل: ازین گربه گون خاک تا چند چند بشیری توان کردنش گرگ بند ک (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار

آبله گون

آبله گون
چون آبله، و در بیت ذیل:
دوش که این گِردگَرد گنبد مینا
آبله گون شد چو چهر من ز ثریا.
قاآنی.
ظاهراً غلط آمده است، چه گون در آخر کلمه چنانکه گونه به معنی رنگ و لون و فام و نیز مانند و شبه و سان و روش می آید و بس و بمعنی دارا و دارنده در جایی دیده نشده است
لغت نامه دهخدا

شاه گلن

شاه گلن
دهی از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد. دارای 35 تن سکنه. آب آن از رودخانه. محصول آن غلات، توتون، چغندر و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

ماه گون

ماه گون
ماجشون معرب آن است، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، ماجوشون مأخوذ از ماه گون فارسی است، (ناظم الاطباء)، و رجوع به ماجشون و ماجوشون شود
لغت نامه دهخدا

گربه گون

گربه گون
بمعنی گربه سان که کنایه از فریب دهنده و دغل باز و محیل باشد. (برهان) (غیاث). ظاهراً بقیاس گربه سان ساخته شده است:
از این گربه گون خاک تا چندچند
به شیری توان کردنش گرگ بند.
نظامی
لغت نامه دهخدا