معنی شارد شارد گریزان گریزپای، سرگردان، آواره بی خانمان، سرکش نافرمان سرکش، جمع شردگریزان گریزپای، سرگردان، آواره بی خانمان، سرکش نافرمان سرکش، جمع شرد فرهنگ لغت هوشیار