معنی سنح سنح میانه راه سربسته گویی، رای کسی را زدن، بدی رساندن، در گناه انداختن، آشکارکردن رایمیانه راه سربسته گویی، رای کسی را زدن، بدی رساندن، در گناه انداختن، آشکارکردن رای فرهنگ لغت هوشیار