جدول جو
جدول جو

معنی سر در آوردن

سر در آوردن
سر را بیرون کردن از جایی (پنجره و مانند آن)، یا سر در آوردن از چیزی. از آن آگاه شدن، مطلع گشتن: من از این کار هیچ سر در نمیاورم. یا از حرفهای (سخنان) کسی سر در آوردن، آنها را فهمیدن: وقتی فهمید که طرف خطاب نقاش است از حرفهای او سر در نمی آورد
فرهنگ لغت هوشیار