جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با زوالپذیر

زوال پذیر

زوال پذیر
آنچه فنا شود آنچه دوام نکند ناپایدار مقابل زوال ناپذیر: (جمال زوال پذیر است)
زوال پذیر
فرهنگ لغت هوشیار

زوال پذیر

زوال پذیر
زوال پذیرنده، نیست شدنی، نابود شدنی، ناپایدار
زوال پذیر
فرهنگ فارسی عمید

زوال پذیر

زوال پذیر
تغییرپذیر و فناشونده. (آنندراج). فانی و ناپایدار. (ناظم الاطباء). زوال پذیرنده. آنچه فنا شود. آنچه دوام نکند. ناپایدار. مقابل زوال ناپذیر: جمال زوال پذیر است. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به مادۀ بعد و زوال شود
لغت نامه دهخدا

دواپذیر

دواپذیر
دواپذیرنده. چاره پذیر. علاج پذیر. قابل معالجه و مداوا:
دانسته دلی اسیر دارد
دردی نه دواپذیر دارد.
نظامی
لغت نامه دهخدا