معنی راسابراس
- راسابراس
- سر بسر. توصیح چون مراد خویش را با ملک ری کردم قیاس در خراسان تازه بنهادم اقامت را اساس چون غنیمت را مقابل کرده شد با ایمنی عقل سی روز و طمع ماهی بود راسابراس. (انوری) یا راسا براس کردن، سربسر کردن: و مشاهیر قروم و صنا دید شام و روم با ایشان از بیم قتال و یاس راسابراس کردهسر بسر. توصیح چون مراد خویش را با ملک ری کردم قیاس در خراسان تازه بنهادم اقامت را اساس چون غنیمت را مقابل کرده شد با ایمنی عقل سی روز و طمع ماهی بود راسابراس. (انوری) یا راسا براس کردن، سربسر کردن: و مشاهیر قروم و صنا دید شام و روم با ایشان از بیم قتال و یاس راسابراس کرده
فرهنگ لغت هوشیار