معنی ذبول
- ذبول
- پژمرده پژمریده مقابل نامی، کاهیده لاغر شده. پژمرده شدن پژمریدن مقابل نمو، پژمردگی کم آبی گیاه و رفتن طراوت و تری آن، کاهیدن لاغر شدن، لاغری نزاری، خشکیده پوست شدن، لاغر و باریک شدن (اسب و مانند آن)، انتقاص حجم اجزاء اصیله جسم است بواسطه آنچه جدا میشود از آن در تمام اقطار و اطراف برنسبتی که آن حرکت جسم مقتضی آن است و از انواع حرکت در کم است. ترنجیدگی ترنجش زبانزد فرزانی، نزاری، کاهیدگیپژمرده پژمریده مقابل نامی، کاهیده لاغر شده. پژمرده شدن پژمریدن مقابل نمو، پژمردگی کم آبی گیاه و رفتن طراوت و تری آن، کاهیدن لاغر شدن، لاغری نزاری، خشکیده پوست شدن، لاغر و باریک شدن (اسب و مانند آن)، انتقاص حجم اجزاء اصیله جسم است بواسطه آنچه جدا میشود از آن در تمام اقطار و اطراف برنسبتی که آن حرکت جسم مقتضی آن است و از انواع حرکت در کم است. ترنجیدگی ترنجش زبانزد فرزانی، نزاری، کاهیدگی
فرهنگ لغت هوشیار