معنی خرقه افکندن خرقه افکندن بی خود گشتن خرقه را از دوش انداختن و بخشیدن آن، جامه بخشیدن، از هستی دست کشیدن مرجد گردیدن از خودی بیرون آمدنبی خود گشتن خرقه را از دوش انداختن و بخشیدن آن، جامه بخشیدن، از هستی دست کشیدن مرجد گردیدن از خودی بیرون آمدن فرهنگ لغت هوشیار