معنی خدمتگزار خدمتگزار کارمند جز: کارمندک پریستک نوکر مستخدم، یا خدمتگزار جز. مستخدمی که در ادارات و موسسات بخدمات کوچک مسئولست، مهربان مشفق فرهنگ لغت هوشیار